چه قشنگه اون موقع که نقاره ها بانواشون اشکوازچشماجاری میکنن....
چه قشنگه هق هق زائری که ازسردرموندگی سربه سجده میذاره جلوبارگاهت......
چه دوستداشتنین زائرات آقا....نگاهاشون.حرفاشون.همدلیاشون.همه ی همه ی مهربونیاشون.....
چقدعجیبه اون لحظه ای که بدون اختیاربه زانومیافتن جلوکرامتت.
وچه اندازه زیباست پاسخت به رضارضاگفتنشون به التماساشون وبه زجه هایی که ازسردرموندگی سردادن.........
گستره ی مهمون نوازیتووقتی به چشم میبینم که هیچ مهمونی ازخونت دست خالی بیرون نمیره......
آقاجونم اینبارم دستموبگیرچون میترسم چشمام تودفترزندگیم فردایی رودیگه واسه پابوسی پیدانکنن
+ نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 10:53 توسط زهرا
|